به گزارش «راهبرد معاصر»؛ رسیدن مصرف بنزین به مرز 115 میلیون لیتر در روز و پیش بینی سبقت آن از تولید داخل در آینده ای نزدیک که موجب وابستگی کشور به واردات و هدررفت بودجه کشور می شود، وضعیت نامطلوبی برای کشور رقم خواهد زد که جلوگیری از آن نیازمند تغییر روند کنونی اعطای یارانه بنزین است.
با توجه به شرایط اقتصادی سخت و تورم موجود، اجرای هرگونه طرح اصلاحی می تواند به نارضایتی عمومی منجر شود، لذا شرط موفقیت اصلاحات در این زمینه ارائه طرحی صحیح و شفاف همراه با اقناع افکار عمومی خواهد بود.
مصرف بنزین در کشور با شیب تندی در حال افزایش است و آمار مصرف تا یک ماه گذشته به روزانه 113 تا 115 لیتر در روز رسید که این به معنای افزایش 20 میلیون لیتری بنزین در چهار سال گذشته است. یعنی به طور میانگین شاهد سالانه حدود پنج درصد افزایش مصرف بنزین بوده ایم.
حتی اگر بتوان با برنامه ریزی های لازم تولید کشور را در زمینه بنزین بالا برد، این مقدار مصرف بنزین باعث محرومیت کشور از منابع درآمدی حاصل از صادرات این محصول می شود
ادامه روند مذکور باعث وابستگی کشور به واردات این کالای راهبردی می شود که برای کشور خسارت های مالی و خطرات امنیتی بههمراه دارد. بهگفته عضو کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی تهران، امسال 0.6 و سال آینده 2.6 میلیارد دلار برای واردات بنزین پرداخت می شود. لذا طبق برخی پیش بینی ها، با روند فعلی در 10 سال آینده به واردات روزانه 110 میلیون لیتر بنزین نیاز خواهد بود که معادل صادرات روزانه 1 میلیون بشکه نفت برای کشور هزینه دربر خواهد داشت.
حتی اگر بتوان با برنامه ریزی های لازم تولید کشور را در زمینه بنزین بالا برد، این مقدار مصرف بنزین باعث محرومیت کشور از منابع درآمدی حاصل از صادرات این محصول می شود و عایدی کشور تنها هزینه هایی است که باید از جیب مردم برای ایجاد بسترهای پالایشی لازم با هدف افزایش تولید بنزین پرداخت.
در طرح کنونی عرضه بنزین هر خودروی نقلیه سهمیه ای ماهیانه دریافت می کند. به عنوان نمونه، سهمیه خودروهای شخصی ماهانه 60 لیتر بنزین یکهزار و 500 تومانی و برای موتورسیکلتها 25 لیتر در ماه است. همچنین تاکسی های شهری، بین شهری و وانت بارها سهمیه بیشتری به خود اختصاص می دهند. در صورت اتمام سهمیه ها نیز بنزین با نرخ 3 هزار تومان در دسترس همگان قرار می گیرد.
طرح کنونی خالی از نقص نیست. قیمت یارانه ای بنزین در ایران پایین ترین نرخ را در جهان به خود اختصاص میدهد. در بررسی دی ماه گذشته و طبق نرخ ارز همان روز، قیمت هر لیتر بنزین یارانه ای در کشور 2.9 سنت بود که کمترین نرخ میان کشورهای جهان است. این در حالی است که بنزین در کشورهای همسایه همچون عراق، عربستان و ترکیه به ترتیب 20، 30 و 40 برابر ارزش دارد.
پایین بودن قیمت این کالا می تواند باعث استفاده بی رویه از آن شود و امکان قاچاق را فراهم کند. توزیع نامتوازن یارانه بنزین میان اقشار مختلف جامعه مشکل دیگر طرح کنونی است.
هدف اصلی توزیع یارانه در اقتصاد فراهم کردن کمترین نیازهای اساسی اقشار ضعیف و حفظ رفاه اجتماعی برای عموم افراد جامعه است، ولی در طرح فعلی به دهکهای بالای درآمدی و قشر مرفه بیشتر اختصاص می یابد.
در طرح کنونی، یارانه بنزین به طور مستقیم به 50 درصد خانوارهای کشور که فاقد خودروی شخصی هستند تعلق نمی گیرد. علاوه بر این، با افزایش تعداد خودرو و وسایل نقلیه خانوار، استفاده آنها از یارانه بنزین نیز افزایش می یابد.
در طرح جدید که زمزمه اجرای آن از زبان نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مرکز پژوهشها و برخی مقامهای دولتی مطرح است، سهمیه بنزین یارانه ای به هر کد ملی اختصاص مییابد. در این طرح همه افراد جامعه (فاقد خودرو یا دارای یک تا چند خودرو) یکسان از یارانه بهره مند خواهند شد.
هدف اصلی توزیع یارانه در اقتصاد فراهم کردن کمترین نیازهای اساسی اقشار ضعیف و حفظ رفاه اجتماعی برای عموم افراد جامعه است
افراد فاقد خودرو می توانند سهمیه بنزین خود را به افرادی که نیاز بیشتری دارند، بفروشند. میزان بنزین اختصاصی به هر فرد در طرح مذکور ماهیانه 15 تا 20 لیتر پیش بینی و گفته شده است برای اینکه تأثیر طرح بر هزینه حمل و نقل تقریباً ثابت بماند، سهمیه بنزین وسایل حمل و نقل عمومی محفوظ باقی خواهد ماند.
تجربه آبان سال 1398 پیش روی ماست. افزایش قیمت بنزین از یکهزار به یکهزار و 500 تومان برای بنزین سهمیه ای و 3 هزار تومان برای بنزین آزاد باعث شد اعتراض به وضعیت نامناسب اقتصادی شدت بگیرد که با دمیدن رسانههای معاند خارجی در آتش اعتراضات، کشور وارد بحران اجتماعی جدی شد.
شاید چیزی که باعث شده است مسئولان در اجرای طرح جدیدی که از زمان اعلام آن زمان زیادی میگذرد محتاط باشند، نگرانی از نارضایتی مردم و تکرار تجربه گذشته است. با توجه به ضرورت اجرای طرح برای کشور سؤال اینجاست چه راهی پیش روی مسئولان است تا تجربه تلخ گذشته تکرار نشود.
به نظر میآید دولت های گذشته از قیمت بنزین به عنوان ابزاری سیاسی استفاده کرده اند. آنها معمولاً قیمت بنزین را در چهار سال نخست ثابت نگه داشتند تا شاید به این وسیله برای چهار سال دوم رأی جمع کنند.
افزایش ناچیز نرخ بنزین از لیتری 80 تومان در سال 1384 به لیتری 100 تومان تا سال 1389 و جهش یکباره بنزین یارانه ای به لیتری 400 تومان و بنزین آزاد به 700 تومان و همچنین ثابت ماندن قیمت بنزین بر روی لیتری یکهزار تومان بدون اعمال سهمیه بندی از سال 1394 تا 1398 و جهش 1.5 برابری آن برای بنزین سهمیهای و جهش سه برابری آن برای بنزین آزاد میتواند شاهدی بر این مدعا باشد.
شاید ثابت ماندن نرخ بنزین در چند سال اخیر به همین دلیل باشد؛ موضوعی که با وجود تورم های بالا توجیه اقتصادی ندارد. آنچه اکنون برای موفقیت طرح ضروری به نظر میآید همراهی مردم با آن و اقناع افکار عمومی است.
باید ابتدا تعیین شود آیا هدف از طرح جدید صرفاً بازتوزیع عادلانه منابع میان مردم و در راستای کمک به اقشار آسیب پذیر است یا در کنار هدف مذکور، کمک به بودجه نیز مدنظر خواهد بود. اگر هدف صرفاً بازتوزیع عادلانه منابع میان مردم است (که طبق آمارها نیز همین حالت محتمل است)، باید با ارائه گزارش شفاف از روند اجرا، موضوع را برای مردم اثبات کرد که در این حالت تقریباً همه منابع میان مردم عادلانه تر بازتوزیع می شود.
حتی در این حالت دولت منتفع خواهد بود. نخست، به دلیل اینکه اجرای طرح کمکی هرچند کوچک به اقشار آسیب پذیر میکند و باری که بر روی دوش دولت در حمایت از اقشار آسیب پذیر جامعه است، سبک خواهد کرد و دوم، اینکه میتواند از افزایش هزینه و ناترازی انرژی در سالهای آینده بکاهد؛ هزینه ای که به دلیل شیب تند افزایش مصرف بنزین در کشور تحمیل خواهد شد.
با پذیرش اعداد و ارقامی که مسئولان در مصاحبه های خود اعلام کرده اند، به نظر میآید هدف از اجرای طرح صرفاً توزیع عادلانه یارانه بنزین است و اجرای آن حتی برای دولت هزینه هایی خواهد داشت. برای اثبات این مدعا بهتر است ابتدا آماری از میزان توزیع بنزین یارانه ای بیان شود. در این رابطه تنها بنزین اختصاص یافته به خودروهای شخصی و موتورسیکلتها برآورد می شود، زیرا بر مبنای نظر مسئولان، سهمیه وسایل نقلیه عمومی (تاکسیها و وانت بارها) بدون تغییر باقی خواهد ماند.
اکنون 5 میلیون موتورسیکلت سهمیه ای معادل 25 لیتر بنزین در ماه دریافت میکنند. همچنین بیش از ۲۵ میلیون خودرو در کشور وجود دارد که از این تعداد، بیش از ۱۹ میلیون خودروی شخصی است. هریک از این خودروها نیز ماهانه 60 لیتر بنزین سهمیهای دریافت میکنند. پس میزان بنزین یارانهای ای که اکنون ماهانه به خودروهای با مصارف شخصی و موتورسیکلتها داده میشود، عبارت است از؛
5000000*25 + 19000000*60= 1265000000
با اجرای طرح جدید همه ایرانیان ماهیانه سهمیهای از بنزین خواهند داشت. برخی پیشنهاد 20 لیتر در ماه و برخی دیگر پیشنهاد 15 لیتر در ماه برای هر شخص داده اند. با توجه به اینکه جمعیت کل کشور 87.5 میلیون نفر است، میزان بنزین اختصاص یافته به افراد (غیر از وسایل باربری و نقلیه عمومی) پس از اجرای طرح به قرار زیر خواهد بود؛
سهمیه 20 لیتری برای هر نفر: 87500000*20=1750000000
سهمیه 15 لیتری برای هر نفر:
87500000*15=1312500000
همانگونه که مشاهده شد، اجرای طرح جدید سهمیه بنزین و اختصاص ماهیانه 15 لیتر به هر شخص باعث خواهد شد تقریباً همان میزان بنزین یارانهای که تاکنون به این طرح اختصاص داده میشد، عادلانهتر میان اقشار مختلف جامعه تخصیص داده شود.
احتمال میرود با توجه به افزایش خودرو در کشور در سالهای آینده، کسری کوتاه مدت بنزین حاصل از اجرای طرح در سالهای آینده جبران و از ناترازی بنزین و نیاز به واردات این محصول راهبردی جلوگیری شود.
متاسفانه شرایط اقتصادی برای مردم دشوار شده و این موضوع امنیت مردم و حاکمیت را تهدید می¬کند.
از طرفی اگر قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی بالا رود ، مردم متحمل فشار اقتصادی میشوند، اما از سوی دیگر، اگر قیمت گذاری به همین روش کنونی بماند، آسیب و زیان آن برای مردم و کشور بسیار بیشتر است (به دلایل زیر). راه حل:
این منابع متعلق به همه مردم است، پیشنهاد میکنم برای اینکه مردم در صرفه جویی منابع مشارکت بیشتری کنند: 1- دولت صرفه جویی را از بودجه خود و نهادهای حاکمیتی شروع کند. 2- بخشی از درآمد صادراتی آنها با مشارکت بخش خصوصی با قیمت جهانی، مستقیما به مردم برسد و بخشی دیگر بصورت شفاف در بودجه دولتی، صرف رفاه و پیشرفت کشور گردد.
به همین خاطر با سهمیه بندی (ارائه سهمیه به هر کد ملی ) و اصلاح تدریجی و پلکانی شدن قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی در بازار بهینهسازی و خرید و فروش سهمیه توسط مردم موافقم. اگر درست و حساب شده اجرا شود، این نتایج را در پی دارد: 1- حل مشکل مصرف بالا و غیر بهینه و ناترازی سوخت 2- کاهش کسری بودجه دولت که منشا اصلی تورم است 3- به کاهش ترافیک خیابانها و آلودگی شدید هوا و در نتیجه، بحران عظیم خشکسالی (افزایش بارندگی پس از هر دوره کاهش رفت و آمد و مصرف سوخت ، مثلا سال 98 و 99 و عید نوروز سالهای گذشته استان تهران یکی از نشانه های این موضوع است) و مرگ و میر فراوان ناشی از آن منجر میشود 4-اصلاح قیمت باعث بهینه سازی مصرف انرژی و جایگزینی خودروهای فرسوده و سرمایه گزاری و اشتغال بیشتر و افزایش سطح دستمزدها می گردد 5- به عدالت اجتماعی بیشتر می¬انجامد
در صورتی که فقط سهمیه دریافت شده از دولت قابل فروش باشد، میتوان از دلالی هم جلوگیری کرد.
در زمینه دیگر حاملهای انرژی و کالاها هم سهمیه قابل مبادله به مردم داده شود . اینکار همچنین باعث اصلاح الگوی مصرف میگردد و مردم نتیجه برنامه ریزی و صرفه جویی را بطور مستقیم دریافت کنند.
باید همه به دولت کمک کنیم شرایط و علت این کار را برای مردم توضیح دهد، و این اصلاحات را با کمک کارشناسان با تجربه و یک برنامه جامع به سرانجام برساند، پیش از آنکه دیرتر شود و از روی انفعال و اجبار بخواهد کاری انجام دهد. اگر در این اصلاحات تاخیر کنیم، در اثر به هدر روی منابع و قاچاق، شرکتها، تامین کنندگان و منابع کشور ورشکسته شده و دچار قحطی خواهیم شد.
البته در کنار اصلاح و بروز بودن قیمت انرژی و سوخت، بهتر است سیاستهای تکمیلی دیگری مانند کوپن یا کارت مواد غذایی و سهمیه حمل و نقل عمومی و حذف قیمت گذاری دستوری انجام گیرد.
بهترین ماشیهای دنیا هم توی خیابونهای پر ترافیک و حرج و مرج ایران ( با این فرهنگ رانندگی) مصرفشون بالا هست و حدود ۲ برابر میزان اعلامی کارخونه هست
درسته که ماشیای داخلی بی کیفیت هستن ولی علت اصلی مصرف بالای سوخت و آلودگی شدید هوا و در نتیجه خشکسالی و مرگ و میر ناشی از آلودگی همین ترافیک شدیده و مصرف غیر بهینه سوخت و انرژیه ( بنزین، گاز و برق و...)
اما مصرف بنزین خودرو پراید و تیبا در ترافیک سنگین بین 8 تا 9 لیتر است
مصرف خودرو هیوندای I20 و رنو کپچر بعنوان خودروهای کم مصرف خارجی در همین شرایط ترافیک شدید خیابانها ( و نه خیابانهای پاریس و کیفیت بنزین آنجا) نیز 8-9 میباشد، اگر چه خودروهای سمند و پژو بیشتر است. پس علت چیز دیگری است
علت اصلی مصرف بالا ، ترافیک سنگین خیابانها و علت ترافیک.....
حتی اگر همه خودروهای مملکت هم برقی بودن باز هم این مشکلات حل نمیشدن، چونکه برخلاف تصور خیلیا برق لازم برای شارژ خودرو خیلی خیلی بالاتر از تصور عامه هست و این میزان برق برای این همه استفاده غیر بهینه از خودرو اونقدر زیاد هست که خیلی بیشتر از الان کمبود برق و همینطور آلودگی ناشی از سوخت نیروگاهها خواهیم داشت.
همه این مشکلات بخاطر اینه که با سیاست گذاری غلط اقتصادی و انرژی و و قیمت دستوری انرژی ، مردم انگیزه ای برای مصرف بهینه ندارن ، یعنی نفع اقتصادی براشون نداره، برعکس،صاحبان خودرو انگیزه بالا برای مصرف بیشتر دارند
علت اصلی ترافیک، مصرف بالای انرژی و سوخت و در نتیجه آلودگی هوا و خشکسالی، قیمت دستوری آن است که باعث شده هیچکس انگیزه ای اقتصادی برای صرفه جویی و مصرف بهینه نداشته باشد، راه حل آن: پرداخت سهمیه قابل مبادله انرژی و سوخت بر اساس کد ملی بسیار به سود همه مردم و دولت است و بسیاری از معضلات اقتصادی و زیست محیطی کشور را حل میکند
متاسفانه شرایط اقتصادی برای مردم دشوار شده و این موضوع امنیت مردم و حاکمیت را تهدید می¬کند.
از طرفی اگر قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی بالا رود ، مردم متحمل فشار اقتصادی میشوند، اما از سوی دیگر، اگر قیمت گذاری به همین روش کنونی بماند، آسیب و زیان آن برای مردم و کشور بسیار بیشتر است (به دلایل زیر). راه حل:
این منابع متعلق به همه مردم است، پیشنهاد میکنم برای اینکه مردم در صرفه جویی منابع مشارکت بیشتری کنند: 1- دولت صرفه جویی را از بودجه خود و نهادهای حاکمیتی شروع کند. 2- بخشی از درآمد صادراتی آنها با مشارکت بخش خصوصی با قیمت جهانی، مستقیما به مردم برسد و بخشی دیگر بصورت شفاف در بودجه دولتی، صرف رفاه و پیشرفت کشور گردد.
به همین خاطر با سهمیه بندی (ارائه سهمیه به هر کد ملی ) و اصلاح تدریجی و پلکانی شدن قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی در بازار بهینهسازی و خرید و فروش سهمیه توسط مردم موافقم. اگر درست و حساب شده اجرا شود، این نتایج را در پی دارد: 1- حل مشکل مصرف بالا و غیر بهینه و ناترازی سوخت 2- کاهش کسری بودجه دولت که منشا اصلی تورم است 3- به کاهش ترافیک خیابانها و آلودگی شدید هوا و در نتیجه، بحران عظیم خشکسالی (افزایش بارندگی پس از هر دوره کاهش رفت و آمد و مصرف سوخت ، مثلا سال 98 و 99 و عید نوروز سالهای گذشته استان تهران یکی از نشانه های این موضوع است) و مرگ و میر فراوان ناشی از آن منجر میشود 4-اصلاح قیمت باعث بهینه سازی مصرف انرژی و جایگزینی خودروهای فرسوده و سرمایه گزاری و اشتغال بیشتر و افزایش سطح دستمزدها می گردد 5- به عدالت اجتماعی بیشتر می¬انجامد
در صورتی که فقط سهمیه دریافت شده از دولت قابل فروش باشد، میتوان از دلالی هم جلوگیری کرد.
در زمینه دیگر حاملهای انرژی و کالاها هم سهمیه قابل مبادله به مردم داده شود . اینکار همچنین باعث اصلاح الگوی مصرف میگردد و مردم نتیجه برنامه ریزی و صرفه جویی را بطور مستقیم دریافت کنند.
باید همه به دولت کمک کنیم شرایط و علت این کار را برای مردم توضیح دهد، و این اصلاحات را با کمک کارشناسان با تجربه و یک برنامه جامع به سرانجام برساند، پیش از آنکه دیرتر شود و از روی انفعال و اجبار بخواهد کاری انجام دهد. اگر در این اصلاحات تاخیر کنیم، در اثر به هدر روی منابع و قاچاق، شرکتها، تامین کنندگان و منابع کشور ورشکسته شده و دچار قحطی خواهیم شد.
البته در کنار اصلاح و بروز بودن قیمت انرژی و سوخت، بهتر است سیاستهای تکمیلی دیگری مانند کوپن یا کارت مواد غذایی و سهمیه حمل و نقل عمومی و حذف قیمت گذاری دستوری انجام گیرد.
کیفیت خودروها در کشور ما پایینتر است و بیشتر افراد مصرف بالای بنزین و ناترازی آنرا را به گردن خودرو سازان می اندازند
- اما این پرسشها مطرح است که علت ناترازی گاز و برق چیست؟ آن هم مقصر خودروسازان است؟
- آیا خودروهای خارجی موجود در ایران ( مثلا مزدا ، هیوندا و خودروهای چینی) هم مصرف پایینی دارند؟
بهترین ماشیهای دنیا هم توی خیابونهای پر ترافیک و حرج و مرج ایران ( با این فرهنگ رانندگی) مصرفشون بالا هست و حدود ۲ برابر میزان اعلامی کارخونه هست
درسته که ماشیای داخلی بی کیفیت هستن ولی علت اصلی مصرف بالای سوخت و آلودگی شدید هوا و در نتیجه خشکسالی و مرگ و میر ناشی از آلودگی همین ترافیک شدیده و مصرف غیر بهینه سوخت و انرژیه ( بنزین، گاز و برق و...)
اما مصرف بنزین خودرو پراید و تیبا در ترافیک سنگین بین 8 تا 9 لیتر است
مصرف خودرو هیوندای I20 و رنو کپچر بعنوان خودروهای کم مصرف خارجی در همین شرایط ترافیک شدید خیابانها ( و نه خیابانهای پاریس و کیفیت بنزین آنجا) نیز 8-9 میباشد، اگر چه خودروهای سمند و پژو بیشتر است. پس علت چیز دیگری است
علت اصلی مصرف بالا ، ترافیک سنگین خیابانها و علت ترافیک.....
حتی اگر همه خودروهای مملکت هم برقی بودن باز هم این مشکلات حل نمیشدن، چونکه برخلاف تصور خیلیا برق لازم برای شارژ خودرو خیلی خیلی بالاتر از تصور عامه هست و این میزان برق برای این همه استفاده غیر بهینه از خودرو اونقدر زیاد هست که خیلی بیشتر از الان کمبود برق و همینطور آلودگی ناشی از سوخت نیروگاهها خواهیم داشت.
همه این مشکلات بخاطر اینه که با سیاست گذاری غلط اقتصادی و انرژی و و قیمت دستوری انرژی ، مردم انگیزه ای برای مصرف بهینه ندارن ، یعنی نفع اقتصادی براشون نداره، برعکس،صاحبان خودرو انگیزه بالا برای مصرف بیشتر دارند
علت اصلی ترافیک، مصرف بالای انرژی و سوخت و در نتیجه آلودگی هوا و خشکسالی، قیمت دستوری آن است که باعث شده هیچکس انگیزه ای اقتصادی برای صرفه جویی و مصرف بهینه نداشته باشد، راه حل آن: پرداخت سهمیه قابل مبادله انرژی و سوخت بر اساس کد ملی بسیار به سود همه مردم و دولت است و بسیاری از معضلات اقتصادی و زیست محیطی کشور را حل میکند